بسم الله الرحمن الرحيم
خواهرم سلام
اين داستان وقتي كودك بودم برايم جز داستان وقت خواب ، معني روشني نداشت و وقتي كمي بزرگتر شدم فقط برايم ارزش نوستالوژيك پيدا كرد ، اما امروز برايم درس بزرگ زندگي است . درسي كه مي آموزاند هيچ چيز ارزشمندي با تنبلي و تن آسايي به دست نمي آيد و مي آموزاند كه گرگ همواره در كمين است تا آسانها را از آن خود كند ، پس هم بايد آسان نبود و هم تنبل ، چه در امر دنيا باشد و چه در امر دين .
به هر حال از اين كه متن اين داستان زيبا را بار ديگر در وبلاگ شما مطالعه كردم بي نهايت خرسندم .
سال خوبي داشته باشيد و لطف خدا همواره راهنما و يارتان باد .
يا حق